جدول جو
جدول جو

معنی گردن شکسته - جستجوی لغت در جدول جو

گردن شکسته
کسی که استخوانهای گردن وی شکسته باشد، دشنام و نفرینی است: آن روزی که من گردن شکسته این پول را بانها دادم خیال نمیکردم که این قدر مردمان دنده پهن... باشند
فرهنگ لغت هوشیار
گردن شکسته
آنکه استخوان های گردنش شکسته باشد، کنایه از نوعی دشنام و نفرین دربارۀ کسی
تصویری از گردن شکسته
تصویر گردن شکسته
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

خرد کردن گردن کسی را، خرد شدن گردن، یا گردنم بشکند. در موقعی گویند که بخواهند پشیمانی و تاسف خود را از اجرای عملی برسانند
فرهنگ لغت هوشیار